کد مطلب:326781 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:263

بروز جنون
پس از وفات سید كاظم رشتی، بنا به فرمان وی كه ظهور ولی عصر را نزدیك و قریب الوقوع می دانست، شاگردانش در جستجوی «شخص مقصود» و به اصطلاح خود «شمس حقیقت» افتادند. یكی از آنها ملا حسین بشرویه ای بود ملا حسین از شهر اصفهان به كربلا برگشته، ولی وقتی به كربلا رسید كه سید كاظم رشتی مرده بود. پس از چهل روز اعتكاف و ریاضت در مسجد كوفه به اتفاق برادر و پسر خال خود و جمعی دیگر در پی مقصود راه افتادند. قرة العین (كه شرح حالش را بعد خواهیم نوشت) نیز از معتقدین به عقاید سید كاظم رشتی بود و به ملا حسین التماس كرد كه اگر اثری یافت او را بی خبر نگذارد.

در شیراز از ملا حسین به دام سید علی محمد افتاد و سید شبی پس از دیدار و پرهیز فراوان خود را به او «باب امام» معرفی نمود (سه شنبه 5
جمادی الاولی سال 1260). طبق منابع بابی در آن شب ملا حسین به عنوان دلیل و امتحان از باب تفسیری درباره ی سوره ی یوسف خواست و سید علی محمد تفسیر را شروع كرد و قسمت اول را كه «سورة الملك» نام نهاده بدو داد. این كتاب از مفصلترین تالیفات باب و موسوم است به «قیوم الاسماء». باب به ملا حسین لقب «اول من آمن» داد، زیرا وی پیش از هر كس در دام تزویر و خدعه ی وی افتاده بود و به تدریج 17نفر دیگر بدو گرویدند و آخرین آنها ملا محمد علی با فروشی ملقب به قدوس است كه «آخر من آمن» نیز لقب گرفته و این 18 نفر «حروف حی» را تشكیل می دهند كه اكنون بدان اشاره خواهم كرد.